مامان زیبا
از مشهد آمد
همراه او بود
سوغات مشهد
زیبا نمی خواست
اسباب بازی
مادر به او داد
چادر نمازی
خندید زیبا
آن را سرش کرد
آن وقت چادر
زیبا ترش کرد!
از روی جانمازم
آهسته پر کشیدم
رفتم به سوی باغی
یک باغ سبز و خرم
دیدم که گل در آن باغ
رویید دسته دسته
دیدم کنار گل ها
یک شاپرک نشسته
آن شاپرک مرا دید
پر زد به سویم آمد
او با خودش گل آورد
آن را به چادرم زد
گفتم به شاپرک جان
این گل چه خوب و ناز است
او شادمان شد و گفت
«این گل گل نماز است.»
مبصلات نماز:
1.خوردن و آشامیدن
2.روی از قبله برگردانیدن
3.سخن گفتن
4.خندیدن
5.گریه کردن
6.کم و زیاد شدن واجبات نماز از روی عمد